درباره ی کاوه گلستان

نویسنده مسعود زارعی

“می‌توانی نگاه نکنی! می‌توانی مثل قاتل‌ها صورتت را بپوشانی، اما جلوی حقیقت را نمی‌توانی بگیری”

کاوه گلستان

این عبارات از معروف‌ترین نقل  قول‌های کاوه گلستان است، او اگرچه اولین عکاس مستند ایران نبود اما  نقطه عطفی در تاریخ عکاسی مستند بود و به نظر نگارنده برای درک بهتر آثارش،  شناخت پیشینه شخصی و خانوادگی کاوه گلستان و  فهمیدن این جمله ضروری است.

کاوه گلستان، فرزند ابراهیم گلستان (فیلمساز، داستان‌نویس، مترجم و روزنامه نگار)  و فخری گلستان ( مربی کودک و مجسمه‌ساز) در سال ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد و در ۳ سالگی همراه خانواده به تهران مهاجرت کردند. در زمان تحصیل کاوه در دبستان روش نو و دبیرستان البرز مشغول به تحصیل بود و حتی در آن زمان فیلم کوتاهی به نام پاییز را به عنوان اولین تجربه کاری خود ساخت، اما در سال ۱۳۴۳ ابراهیم گلستان تصمیمی گرفتن که تاثیر همیشگی آن بر زندگی کاوه گلستان همراه بود.
پدر تصمیم گرفت کاوه را به مدرسه‌ی شبانه ‌روزی میلفیلد در انگلستان بفرستد، این مدرسه شبانه‌روزی به مقررات سخت‌گیرانه شهرت داشت که تحت مدیریت موسس آن که فردی عجیب و غریب، غیر قابل پیش‌بینی، خودرای، تند، سختگیر، بسیار باهوش و بی‌قرار بود به تربیت فرزندان معمولا افراد ثروتمند می‌پرداخت.

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

نکته جالب شباهت این خلقیات با خلقیات پدر (ابراهیم گلستان) و خود کاوه بود، و به نوعی می‌توان به ماجرا این‌طور نگاه کرد که گرچه ابراهیم گلستان فردی سخت‌گیر، مقرراتی، تند خو و باهوش بود اما به نوعی از  میزان سخت‌گیری در تربیت فرزند خود راضی نبود و تصمیم داشت این نارضایتی را با سخت‌گیری شبانه‌روزی میلفیلد جبران کند.

کاوه گلستان در سال ۱۳۴۷ به علت نپذیرفتن استانداردهای میلفیلد و پس از گرفتن تذکرهای فراوان از جانب مدیر مدرسه اخراج شد. جک مه‌یر مدیر مدرسه در ذهن کاوه به نوعی یادآور فیگور پدر بود و زمانی که به تهران بازگشت به علت اخراج و سخت‌گیری ابراهیم گلستان روابطشان به سوی سردی و به نوعی رانده شدن از پدر به معنای عینی کلمه کشیده شد.

وقتی از انگلستان برگشت ترجیح داد به جای کار در استودیوی شخصی پدرش در دفتر تبلیغاتی مرتضی ممیز و فرهاد بشارت کار کند. در این دوران او دست به تجربه‌های مختلفی زد، عکاسی، ساخت کولاژهای سورئال، ساخت انیمیشن، و نقاشی تا اینکه در سال ۱۳۵۲ اولین ماموریت فتوژورنالیستی‌اش را از طرف روزنامه کیهان برای انجام عکاسی از درگیری‌های ارتش آزادی‌بخش و نیروهای سلطنتی بریتانیا در ایرلند انجام داد و همینطور پروژه‌هایی با کانون پرورش فکری و همچنین موسسه‌ی فرانکلین و تنها کار مشترک با پدرش به عنوان عکاس در فیلم اسرار گنج دره جنی را انجام داد.
کاوه گلستان در اواخر دهه پنجاه و قبل از انقلاب، سه مجموعه عکس و یا به عبارتی یک مجموعه‌عکس سه‌گانه به نام‌های کارگر، روسپی و مجنون را عکاسی کرد.

حقیقت، رنج، رانده‌شدن، فقر و خشونت تبدیل به نقطه اتکای هنری وی شد و به گونه‌ای اصرار داشت دیگران را نیز با خود همراه کند و مانند نقل قول معروف چشمان ما را نیز بر روی حقیقت باز کند.

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

از مجموعه روسپیان- کاوه گلستان

 

به نقل از کاوه:

از سال ۵۰ برای مطبوعات و روزنامه‌های داخلی کار می‌کردم. کیهان و اطلاعات و … کارم هم عمدتاً گزارشگری مسائل اجتماعی بود. من از همان ابتدا عکاسی را وسیله‌ای می‌دانستم برای طعنه زدن به یک سری ارزش‌هایی که توی جامعه مطرح بود. می‌خواستم با گرفتن عکس از شرایظ ناهنجار زندگی مردم و نشان‌دادن آن به آدم‌های مرفه یک خاری در چشمشان فرو کنم – حالا این یک عقده‌ی روانی بوده یا مسئله‌ی شخصی کاری نداریم – کمی بعد همان آدم‌هایی که داشتم عکسشان را می‌گرفتم و درباره‌ی زندگی‌شان می‌نوشتم انقلاب کردند، که من هم در همان مسیر کار حرفه‌ای‌ام را گسترش دادم و …

با نگاه دوباره به این نقل قول در کنار مجموعه “کارگران، روسپی، مجنون” و مجموعه وقایع ۵۷ مانند انقلاب، جنگ، تلاش‌های جدایی‌طلبانه در کردستان و… ، گرچه به صورت قطعی نمی‌توان گفت و اثبات کرد اما می‌توان اینطور برداشت کرد که کاوه گلستان از طرفی تصویرگر کارگران و دیگر افراد رنج‌کشیده و به گوشه ‌رانده شده جامعه بود و خود را باورمند به ثبت این حقیقت و باور این مردمان به مفهوم انقلاب می‌دید و از طرف دیگر گویی با نیشخند به ما می‌گوید این وقایع نتیجه رانده شدن کارگران، روسپیان و مجنونان بوده به نوعی که در قاب‌بندی کارها هم این خط ربط قابل مشاهده است.

از مجموعه کارگران- کاوه گلستان

از مجموعه کارگران- کاوه گلستان

از مجموعه مجنون - کاوه گلستان

از مجموعه مجنون – کاوه گلستان

در مجموعه سه‌گانه انسان‌ها گرچه از نظر بصری در نقاط مهمی هستند اما در گوشه رانده ‌شده و یا خیره به جایی فرای قاب هستند، اما در تصاویر وقایع ۵۷ گویی انسجام  این خروش انقلابی را با قاب‌های استوار و گاهاً با خشونتی عیان به نمایش می‌گذارد. همینطور در نگاه دیگری می‌توان گفت شاید کاوه گلستان به علت داشتن پیشینه خانوادگی دارای نگاهی از بالا به پایین به جامعه رنجور رانده‌شدگان بوده و همزمان آگاه به این مساله و ثبت این رنج را کفاره و تنبیهی خود خواسته و آیینی برای من مشهور برآمده از یک خانواده مشهور و هنرمند انجام می داده است.

کاوه گلستان در ۱۳ فروردین ۱۳۸۳ در حالی که برای انجام تصویربرداری برای بی‌بی‎ سی مشغول به کار بود بر اثر حادثه‌ای با انفجار مین در سلیمانیه عراق از دنیا رفت.

از مجموعه انقلاب 57 - کاوه گلستان

از مجموعه انقلاب ۵۷ – کاوه گلستان

 

 

منبع:

بودن با دوربین: کاوه گلستان زندگی، آثار و مرگ(۱۳۹۳)- نویسنده: جعفریان، حبیبه، نشر حرفه هنرمند

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *